دلبری کردن دلربائی کردن
شاهدی کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شاهدی کردن. [ هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دلبری کردن. دلربائی کردن. شوخی و رعنائی کردن :
وین پری پیکران حلقه بگوش
شاهدی میکنند و جلوه گری.
وین پری پیکران حلقه بگوش
شاهدی میکنند و جلوه گری.
سعدی.
کلمات دیگر: