زخمه زننده نوازنده ساز هایی از قبیل زباب و بربط ساز زن
زخمه زن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زخمه زن. [ زَ م َ / م ِ زَ ] ( نف مرکب ) زخمه زننده. نوازنده سازهایی از قبیل رباب و بربط. ساز زن. رجوع به زخمه زدن شود :
زخمه بر ابریشم عطار زن
ار بصد زاری نوایی میزنی.
زاری از ما نی ، تو زاری میکنی.
زخمه بر ابریشم عطار زن
ار بصد زاری نوایی میزنی.
عطار.
ما چو چنگیم و تو زخمه میزنی زاری از ما نی ، تو زاری میکنی.
مولوی ( مثنوی ).
کلمات دیگر: