بشدت ضربه زدن جراحت سخت وارد کردن
زخم گران زدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زخم گران زدن. [ زَ م ِ گ ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) بشدت ضربت زدن. جراحت سخت وارد کردن :
بسکه خوردم بس زدم زخم گران
دل قوی تر بوده ام از دیگران.
بسکه خوردم بس زدم زخم گران
دل قوی تر بوده ام از دیگران.
مولوی.
رجوع به زخم شود. کلمات دیگر: