ذوخمسه اصابع
ذوخمسه اوراق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( ذوخمسة اوراق ) ذوخمسة اوراق. [ خ َ س َ ةَ اَ ] ( ع اِ مرکب ) رجوع به ذوخمس اصابع شود. و صاحب اختیارات گوید: ذوخمسة اوراق و ذوخمسة اصابع فنجنکشت است و صاحب جامع سهو کرده است که میگوید فنطافلون غیر پنجنگشت است و در این باب قول صاحب منهاج معتبر است ذوخمسة اقسام و ذوخمسة اجنحة نیز گویند در صفت پنجگشت گفته شد و در باب الف در صفت اثلق و چند اسم دیگر که دارد هم گفته شود. رجوع به ذوخمسة اصابع شود.
ذوخمسة اوراق . [ خ َ س َ ةَ اَ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به ذوخمس اصابع شود. و صاحب اختیارات گوید: ذوخمسة اوراق و ذوخمسة اصابع فنجنکشت است و صاحب جامع سهو کرده است که میگوید فنطافلون غیر پنجنگشت است و در این باب قول صاحب منهاج معتبر است ذوخمسة اقسام و ذوخمسة اجنحة نیز گویند در صفت پنجگشت گفته شد و در باب الف در صفت اثلق و چند اسم دیگر که دارد هم گفته شود. رجوع به ذوخمسة اصابع شود.
کلمات دیگر: