کلمه جو
صفحه اصلی

شاهد گرفتن

فارسی به انگلیسی

to call to witness

فرهنگ فارسی

معشوق و محبوب اختیار کردن یا گواه گرفتن .

لغت نامه دهخدا

شاهد گرفتن. [ هَِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) معشوق و محبوب اختیار کردن. || گواه گرفتن. بشهادت طلبیدن. برای اثبات قضیه ای شاهد آوردن.


کلمات دیگر: