کلمه جو
صفحه اصلی

صرق

لغت نامه دهخدا

صرق.[ ص َ رَ ] ( ع ص ) تُنُک از هر چیزی. ( منتهی الارب ).

صرق. [ ص ُ رُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ صریقة. رجوع به صریقة شود.

صرق . [ ص ُ رُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صریقة. رجوع به صریقة شود.


صرق .[ ص َ رَ ] (ع ص ) تُنُک از هر چیزی . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: