ساکر. [ ک ِ ] ( ع ص ) ساکن. ( قطر المحیط ). آرمیده بی باد. ( ناظم الاطباء ).
- لیل ساکر ؛ شب ساکن که در آن باد نیست. و رجوع به ساکرة شود.
ساکر. ( اِ ) بحر در اصطلاح هندوان و «سمدر» بهمین معنی است. ( ماللهند ص 85 س 22 ).
- لیل ساکر ؛ شب ساکن که در آن باد نیست. و رجوع به ساکرة شود.
ساکر. ( اِ ) بحر در اصطلاح هندوان و «سمدر» بهمین معنی است. ( ماللهند ص 85 س 22 ).