جلوگیری کننده
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تحریمی , سدادة , مانع
مترادف و متضاد
مانع شونده، بازدار، جلوگیری کننده
جلوگیری کننده، فرونشاننده، موقوف سازنده، موقوف کننده
مسدود کننده، چوب پنبه، جلوگیری کننده، توپی، سربطری
گران، جلوگیری کننده، منعی، موجب منع
جلوگیری کننده، پیش گیر
مانع، جلوگیری کننده، پیش گیر، پیشگیری کننده
جلوگیری کننده، فرونشاننده، موقوف سازنده
گران، جلوگیری کننده، منعی
کلمات دیگر: