تر و تمیز
فارسی به انگلیسی
neatly, shipshape, smart, soigné, spick-and-span, streamlined, trim
فارسی به عربی
مرتب , هالة
مترادف و متضاد
مواظب، مرتب، پاکیزه، تر و تمیز
وفادار، قابل اعتماد، سرحال، شیک، تر و تمیز، خود ارا
نو، تر و تمیز، کاملا تازه، اراسته و مرتب
اراسته، مرد یا جوان زن صفت، تر و تمیز
مرتب، تر و تمیز
فرهنگ فارسی
در تداول عوام پاک و پاکیزه ٠
لغت نامه دهخدا
تر و تمیز. [ ت َ رُ ت َ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) در تداول عوام پاک و پاکیزه. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
کلمات دیگر: