کلمه جو
صفحه اصلی

پس رفت

فارسی به انگلیسی

declension, declination, deterioration, ebb, recession, regress, regression, retreat, retrogression

فارسی به عربی

کساد

مترادف و متضاد

recession (اسم)
باز گشت، کسادی، هرس، اعاده، بحران اقتصادی، پس رفت

retrogression (اسم)
برگشت، پس رفت، پس روی، قفاروی، حرکت قهقرایی

دانشنامه آزاد فارسی

پَسْ رَفت (retrograde)
در موسیقی، اصطلاحی برای توصیف روندی که در آن ترتیب نت ها برعکس می شود. این شیوه، علاوه بر معکوس سازی، به منزلۀ یکی از تکنیک های بنیادی در سریالیسم قرن ۲۰ به کار می رود. با این حال آن را در موسیقی قرون وسطا نیز به مثابۀ نوعی چیستان موسیقایی می توان دید، که نخستین نمونۀ شناخته شدۀ آن به قرن ۱۳م تعلق دارد. هایدن در موومان سمفونی شمارۀ ۴۷ در سل (۱۷۷۲) خود و بتهوون در فوگ پایانیِ سونات پیانوی هامر کلاویِر (۱۸۱۸) از حرکت پس رونده استفاده کرده اند.

پیشنهاد کاربران

پَسرَفت. تنزل، آخشیج پیشرفت. ( منبع: واژه نامه زبان پاک احمد کسروی )

setback=

به عقب برگشتن و متضاد پیشرفت

سِیر نزولی در روند یک فعالیت

متضاد پیشرفت


کلمات دیگر: