جلد کردن
فارسی به انگلیسی
to bind, to furnish with a cover, to encase
bind, case
فارسی به عربی
رباط , سترة
مترادف و متضاد
پوشاندن، جلد کردن، در صندوق یا جعبه گذاشتن
بهم پیوستن، چسباندن، بستن، صحافی کردن و دوختن، گرفتار و اسیر کردن، مقید کردن، جلد کردن، مقید و محصور کردن، متعهد و ملزم ساختن، الزام اور و غیر قابل فسخ کردن
پوشاندن، جلد کردن، پنهان کردن، تامین کردن، طی کردن، پوشیدن
پوشاندن، جلد کردن، در پوشه گذاردن
پیشنهاد کاربران
تجلید
کلمات دیگر: