کلمه جو
صفحه اصلی

ترد کردن

فارسی به عربی

عرض

مترادف و متضاد

tender (فعل)
ارائه دادن، ترد کردن، لطیف کردن، عرضه کردن، تقدیم کردن، پیشنهاد دادن، حساس بودن

embrittle (فعل)
شکننده کردن، ترد کردن

tenderize (فعل)
ترد کردن، حساس کردن

فرهنگستان زبان و ادب

{tenderization} [علوم و فنّاوری غذا] نرم کردن گوشت با روش های شیمیایی یا فیزیکی


کلمات دیگر: