کلمه جو
صفحه اصلی

خو گرفتگی

فارسی به انگلیسی

addiction

فارسی به عربی

مدمن

مترادف و متضاد

acclimatization (اسم)
توافق با اب و هوای یک محیط، خو گرفتگی، عادت به اب و هوای تازه

addiction (اسم)
خو گرفتگی، عادت، اعتیاد، اعتیاد دادن، میل، تمایل، خوی، طبع، فرقه

فرهنگ فارسی

الفت انس

لغت نامه دهخدا

خوگرفتگی. [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) الفت. انس. || تعود. اعتیاد. عادت یافتگی.


کلمات دیگر: