کلمه جو
صفحه اصلی

تخلف کردن از

فارسی به انگلیسی

to offend against, to infringe

فارسی به عربی

اطرح , انتهک

مترادف و متضاد

contravene (فعل)
نقض کردن، تخلف کردن از، تخطی کردن

broach (فعل)
سوراخ کردن، نوشابه دراوردن، بسیخ کشیدن، تخلف کردن از، برای نخستین بار باز کردن، باز کردن یا مطرح نمودن

infringe (فعل)
تخلف کردن از، تجاوز کردن از

transgress (فعل)
تخلف کردن از، تجاوز کردن از، تخطی کردن از، سرپیچی کردن از


کلمات دیگر: