کلمه جو
صفحه اصلی

تخته پوش کردن

فارسی به انگلیسی

plank

فارسی به عربی

لوح خشبی

مترادف و متضاد

board (فعل)
سوار شدن، خوراک دادن، بکنار کشتی امدن، پانسیون شدن، تخته بندی کردن، تخته پوش کردن

plank (فعل)
تخته پوش کردن، تخته تخته کردن

فرهنگ فارسی

پوشانیدن سقف و جز آن را با تخته .

لغت نامه دهخدا

تخته پوش کردن. [ ت َ ت َ / ت ِ ک َدَ ] ( مص مرکب ) پوشانیدن سقف و جز آن را با تخته.


کلمات دیگر: