کلمه جو
صفحه اصلی

خوابدار


مترادف خوابدار : پرزدار، خواب آلود، خواب زده، خوابناک

فارسی به انگلیسی

flocking, grainy, napped

grainy, napped, piled


grainy, napped


فارسی به عربی

ضبابی

مترادف و متضاد

fuzzy (صفت)
تیره، کرکی، ریش ریش، خواب دار

sleepy (صفت)
خواب الود، خواب دار

nappy (صفت)
چموش، لول، خواب دار، کلفت و پرزدار، قدری مست

plushy (صفت)
مجلل، خواب دار، مخملی

پرزدار


خواب‌آلود، خواب‌زده، خوابناک


فرهنگ فارسی

پرز دار مانند مخمل

لغت نامه دهخدا

خواب دار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) پرزدار مانند مخمل. ( ناظم الاطباء ). جامه پرزدار که پود آن مایل به یک جهت است. خوابناک. ( یادداشت مؤلف ).
- مخمل خوابدار ؛ مخملی که پود آن بلند است و بجانبی یا هر جانب میل تواند کرد.


کلمات دیگر: