( اسم ) جمع محسن در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .
محسنین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
محسنین. [م ُ س ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ محسن ( در حالت نصبی و جری ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مُحْسِنِینَ: نیکوکاران(حسن عبارت است از هر چیزی که بهجت و شادابی آورد و انسان به سوی آن رغبت کند )
ریشه کلمه:
حسن (۱۹۴ بار)
«محسنین» از مادّه «إِحسان» به معنای نیکوکاران است که خداوند آنها را به عنوان کسانی که ایمان آورده اند، خیانت و کفران نمی کنند، معرفی می نماید.
ریشه کلمه:
حسن (۱۹۴ بار)
«محسنین» از مادّه «إِحسان» به معنای نیکوکاران است که خداوند آنها را به عنوان کسانی که ایمان آورده اند، خیانت و کفران نمی کنند، معرفی می نماید.
wikialkb: مُحْسِنِین
پیشنهاد کاربران
نیکوکاران
محسنین
کلمات دیگر: