از مد افتاده
فارسی به انگلیسی
antiquated, antique, archaic, dated, démodé, horse-and-buggy, moss-grown, obsolete, old -style, old hat, old-fashioned, out-of-date, outdated, outmoded, passé, unfashionable
مترادف و متضاد
محافظه کار، از مد افتاده، کهنه پرست
منسوخ شده، از مد افتاده، کهنه شده
قدیمی، از مد افتاده، منسوخه
پیشنهاد کاربران
دمده
دمده. . . . . مد قدیمی. . . .
کلمات دیگر: