کلمه جو
صفحه اصلی

بدگویی کردن

فارسی به انگلیسی

backbite, dispraise, slur, vilify

مترادف و متضاد

abuse (فعل)
فحش دادن، بد بکار بردن، بد استعمال کردن، سو استفاده کردن از، بدرفتاری کردن نسبت به، به زنی تجاوز کردن، ننگین کردن، بدگویی کردن، پرخاش کردن، خوار کردن، خفت دادن، بدزبانی کردن، توهین کردن به، تجاوز به حقوق کسی کردن

vilify (فعل)
بدگویی کردن، بد نام کردن، بهتان زدن

maledict (فعل)
بدگویی کردن، لعن کردن، لعنت کردن بر

پیشنهاد کاربران

هجا

سعایت


کلمات دیگر: