کلمه جو
صفحه اصلی

چلیپایی

فارسی به انگلیسی

crisscross, cruciform


crisscross, cruciform, [bot.] cruciferous

[bot.] cruciferous


مترادف و متضاد

crossover (اسم)
چلیپایی، دو رگه، معبر، هم گذری

crossover (صفت)
متقاطع، چلیپایی

cruciform (صفت)
چلیپایی، بشکل صلیب

cruciate (صفت)
چلیپایی، صلیبی

trigonous (صفت)
چلیپایی، مثلث، دارای سه زاویه، سه زاویه ای

cruciferous (صفت)
چلیپایی

cross (صفت)
تقاطی، دورگه، چلیپایی

فرهنگ فارسی

ویژگی صوری بخش‌ها یا ساختارهایی از بدن انسان که صلیب‌وار از روی یکدیگر یا از کنار یکدیگر عبور می‌کنند


فرهنگستان زبان و ادب

{chiasmatic, chiasmic, chiasmal} [علوم پایۀ پزشکی] ویژگی صوری بخش ها یا ساختارهایی از بدن انسان که صلیب وار از روی یکدیگر یا از کنار یکدیگر عبور می کنند


کلمات دیگر: