کلمه جو
صفحه اصلی

برخان

فرهنگ فارسی

نام ویتی است از ملک فارس در معجم البدان و حدود العالم برخان نیامده شاید مصحف برجان باشد .

لغت نامه دهخدا

برخان . [ ب َ ] (اِ) آواز و صدا. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ).


برخان. [ ب َ ] ( اِ ) آواز و صدا. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ).

برخان. [ ب َ ] ( اِخ ) نام ولایتی است از ملک فارس. ( برهان ). در معجم البلدان و حدود العالم برخان نیامده شایدمصحف برجان باشد. ( حاشیه برهان قاطع دکتر معین ).

برخان . [ ب َ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ملک فارس . (برهان ). در معجم البلدان و حدود العالم برخان نیامده شایدمصحف برجان باشد. (حاشیه ٔ برهان قاطع دکتر معین ).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۱۶°۴۲′۵۲″جنوبی ۷۱°۵۰′۰۳″غربی / ۱۶٫۷۱۴۵۶۴°جنوبی ۷۱٫۸۳۴۰۸۳°غربی / -16.714564; -71.834083در نواحی بیابانی، با جابه جایی ماسه ها در سطح زمین توسط باد، و رسوب آن ها به صورت برجستگی های کوچک برخان ها ایجاد می شوند.برخان ها تپه های ماسه ای هلالی شکلی هستند که دو زایدهٔ طویل در جهت باد دارند. اندازه آنها بسیار متفاوت است و بین ۱۰ تا ۲۰ متر ارتفاع دارند.
بلندی بعضی برخان ها در دشت لوت در ایران به ۴۰ متر نیز می رسد. برای تشکیل برخان، علاوه بر مقداری ماسه یک مانع کوچک یا بزرگ نیز لازم است. برخان ایجاد شده ممکن است به مرور زمان بزرگ تر شوند امّا حرکت ماسه در دامنة کم شیب و طولانی رو به باد و ریختن آن به پای دامنة پرشیب پشت به باد، باعث می شود که کلّ تپه به مرور زمان و به آهستگی به سمت جلو جابه جا گردد.

فرهنگستان زبان و ادب

{IFSP} [شنوایی شناسی] ← برنامۀ خدمات خانواده ویژه

پیشنهاد کاربران

برخان :تپه شنی هلالی شکلی که شاخک های آن در امتداد جهت وزش باد قرار گرفته باشد. چگونگی پیداش این گونه تپه ها، وجود شنهای روان و تأثیر وزش باد بر پهلوها و سر تپه شنی است. ( برخان یا بؤرخان در زبان ترکی به معنی پیچ دهنده و پیچ خورنده است از مصدر بؤرخماق به معنی پیچیدن و فشار دادن برای پیچیدن و کج کردن یک چیز . نگارنده )

برخان یا پیکرا:تپه های هلالی شکل هستند که در بیابان های ترکستان به بر خان شهرت دارند ولی در ایران پیکرا نامیده می شوند.


کلمات دیگر: