برابر پارسی : سوزش آور
محترقه
برابر پارسی : سوزش آور
مترادف و متضاد
اتشین، اذرین، محترقه، اتش دار، اتش فشانی
اتشی، محترقه، جرقه زن، جرقه دار
فرهنگ فارسی
( اسم ) یا مواد محترقه . موادی که موجب سوزاندن اشیا و تولید حریق شود .
فرهنگ معین
(مُ تَ رِ قِ یا قَ ) [ ع . محترقة ] (اِفا. ) مؤنث محترق . ، مواد ~ موادی که موجب سوزاندن اشیا و تولید حریق شود.
لغت نامه دهخدا
( محترقة ) محترقة. [ م ُ ت َ رِ ق َ ] ( ع ص ) مؤنث محترق.
محترقة. [ م ُ ت َ رِ ق َ ] (ع ص ) مؤنث محترق .
فرهنگ عمید
= محترق
محترق#NAME?
دانشنامه عمومی
محترقه (فجیره). محترقه (در عربی: الُمحتَرقه ) روستایی کوهستانی از توابع شهر دبا الفجیره از توابع امارت فجیره از امارات هفتگانه دولت امارات متحده عربی و در شبه جزیره عربستان واقع شده است. این روستا در داخل کوه واقع شده است. روستا درپایهٔ زنجیره کوه حجر در منطقه (رؤوس جبال) واقع شده است.
دکتر: المجد، کمال، احمد، (دولة الامارات العربیة المتحدة، دراسة مسحیة شاملة) . ، شرکه المصریة للطباعة والنشر: قاهره، چاپ اول، انتشار سال ۱۹۷۸ میلادی. به (عربی).
محمدیان، کوخردی، محمد، “ (الإمارات عبر التاریخ) “، ج۱. سال انتشار ۲۰۰۸ میلادی به (عربی).
دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف آیت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸ میلادی.
جمعیت آن ۳۲۶ نفر (۱۱ خانوار) می باشند که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند،شغل مردم روستا دامداری و کشاورزی است، در این روستا تعداد چشمهٔ آب شیرین وجود دارد، لذا از لحاظ کشاورزی روستایی نصبتاً بارونقی است.
دکتر: المجد، کمال، احمد، (دولة الامارات العربیة المتحدة، دراسة مسحیة شاملة) . ، شرکه المصریة للطباعة والنشر: قاهره، چاپ اول، انتشار سال ۱۹۷۸ میلادی. به (عربی).
محمدیان، کوخردی، محمد، “ (الإمارات عبر التاریخ) “، ج۱. سال انتشار ۲۰۰۸ میلادی به (عربی).
دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف آیت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸ میلادی.
جمعیت آن ۳۲۶ نفر (۱۱ خانوار) می باشند که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند،شغل مردم روستا دامداری و کشاورزی است، در این روستا تعداد چشمهٔ آب شیرین وجود دارد، لذا از لحاظ کشاورزی روستایی نصبتاً بارونقی است.
wiki: محترقه (فجیره)
کلمات دیگر: