کلمه جو
صفحه اصلی

محیر


مترادف محیر : حیران کننده، حیرت انگیز، شگفت انگیز

مترادف و متضاد

حیرانکننده، حیرتانگیز، شگفتانگیز


فرهنگ فارسی

حیران کننده، حیرت انگیز، شگفت آور
۱ - ( اسم ) سرگشته کننده حیران کننده . توضیح شعب. بیست و چهارم است از شعبات بیست و چهارگان. موسیقی ( بقول مجمع الادوار ) وبقولی شعب. بیست و یکم ( سرگذشت موسیقی ) و آن هشت نغمه است و دایر. ۵۲ و مقلوب الطبقتین دایر. حسینی این شعبه با اصفهان و ماهور و راست پنجگاه مناسب است .

فرهنگ معین

(مُ حَ یِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) حیران کننده .
(مُ حَ یِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) حیران کننده .

(مُ حَ یِّ) [ ع . ] (اِفا.) حیران کننده .


لغت نامه دهخدا

محیر. [ م ُ ح َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) که سرگشته کند. سرگشته کننده. ( آنندراج ). حیران کننده. || ( اِ ) نام پرده موسیقی موافق تودی هند و بعضی گویندکه پرده حسینی است. ( غیاث ) ( آنندراج ). شعبه ای است از مقام حسینی. از هشتمین نغمه است و یک بانگ دارد یا نیم بانگ. ( تعلیقات بهجت الروح ص 131 ) :
حسینی کز مقامات است برتر
دو گاه آمد قرینش یا محیر.
( بهجت الروح ص 44 ).
شعبه بیست و چهارم است از شعبات بیست و چهارگانه موسیقی ( به قول مجمع الادوار ). و به قولی شعبه بیست و یکم است ( سرگذشت موسیقی ) و آن هشت نغمه است و دایره 52 و مقلوب الطبقتین دایره حسنی ( مجمع الادوار 2، 30 ). این شعبه با اصفهان و ماهور و راست پنجگاه مناسب است.

فرهنگ عمید

۱. (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه های نوا، ماهور، و راست پنجگاه.
۲. از شعبه های بیست وچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
۳. (صفت ) [قدیمی] حیران کننده، حیرت انگیز، شگفت آور.


کلمات دیگر: