کلمه جو
صفحه اصلی

برانگیختگی

فارسی به انگلیسی

excitation, excitement

فرهنگ فارسی

هوشیاری و آمادگی برای عمل


لغت نامه دهخدا

برانگیختگی. [ ب َ اَ ت َ / ت ِ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی برانگیخته. تحریض. تحریک. اغراء. ( ناظم الاطباء ). رجوع به برانگیختن شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{arousal} [روان شناسی] هوشیاری و آمادگی برای عمل

پیشنهاد کاربران

خود آگاهی و کنش از روی آن


کلمات دیگر: