مترادف سوا شدن : جدا شدن، متارکه کردن، طلاق دادن، طلاق گرفتن، یکدیگر را ترک کردن، انتخاب شدن، گزیده شدن، دست چین شدن
سوا شدن
مترادف سوا شدن : جدا شدن، متارکه کردن، طلاق دادن، طلاق گرفتن، یکدیگر را ترک کردن، انتخاب شدن، گزیده شدن، دست چین شدن
مترادف و متضاد
۱. جدا شدن
۲. متارکه کردن، طلاق دادن، طلاق گرفتن
۳. یکدیگر را ترک کردن
۴. انتخابشدن، گزیدهشدن، دستچین شدن
کلمات دیگر: