خرامنده یا شیر بیشه خرامنده یا گرگ
میاس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
میاس. [ م َی ْ یا ] ( ع ص ، اِ ) خرامنده. ( منتهی الارب ماده م ی س ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || شیر بیشه خرامنده. ( ناظم الاطباء ).شیر بیشه خرامان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || گرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
میاس (Miass)
شهری در استان (ناحیۀ) چلیابینسک، واقع در مرکز فدراسیون روسیه، به فاصلۀ ۹۰کیلومتری جنوب غربی چلیابینسک، نزدیک راه آهن سراسری سیبری. ۱۶۷هزار نفر جمعیت دارد (۱۹۹۶). در مرکز معادن طلا قرار دارد. از ۱۹۴۴ وسایط نقلیۀ تجاری تولید می کند. این شهر در ابتدا به منزلۀ مرکز کورۀ ذوب مس تأسیس شد (۱۷۷۳)؛ در قرن ۱۹ این کوره ها تعطیل شدند.
شهری در استان (ناحیۀ) چلیابینسک، واقع در مرکز فدراسیون روسیه، به فاصلۀ ۹۰کیلومتری جنوب غربی چلیابینسک، نزدیک راه آهن سراسری سیبری. ۱۶۷هزار نفر جمعیت دارد (۱۹۹۶). در مرکز معادن طلا قرار دارد. از ۱۹۴۴ وسایط نقلیۀ تجاری تولید می کند. این شهر در ابتدا به منزلۀ مرکز کورۀ ذوب مس تأسیس شد (۱۷۷۳)؛ در قرن ۱۹ این کوره ها تعطیل شدند.
wikijoo: میاس
پیشنهاد کاربران
اسم دخترانه بلوچی به معنی گرمی بخش ما
از دو کلمه اتش و ما درست شده Mayas
از دو کلمه اتش و ما درست شده Mayas
کلمات دیگر: