کلمه جو
صفحه اصلی

دایاق

لغت نامه دهخدا

دایاق. ( ترکی ، اِ ) کلمه ترکی است به معنی مطلق تکیه و قائمه و اختصاصاً چوبی که بپای درخت یا گلبن زنند و بندند تا درخت یا گلبن از باد یا بسیاری بار نیفتد و یا شاخه های آن نشکند. شمع. قائمه. هاچه.

دایاق. ( اِخ ) دایاک . نام قومی از مردم بومی جزیره بورنئو از جزایربحر اقیانوس آرام. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

دایاق . (اِخ ) دایاک . نام قومی از مردم بومی جزیره ٔ بورنئو از جزایربحر اقیانوس آرام . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.


دایاق . (ترکی ، اِ) کلمه ٔ ترکی است به معنی مطلق تکیه و قائمه و اختصاصاً چوبی که بپای درخت یا گلبن زنند و بندند تا درخت یا گلبن از باد یا بسیاری بار نیفتد و یا شاخه های آن نشکند. شمع. قائمه . هاچه .


پیشنهاد کاربران

دایاق یعنی تکیه گاه


کلمات دیگر: