کلمه جو
صفحه اصلی

تترا

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تتارای یونانی به معنی چهار و پیشاوندی است که با بسیاری از کلمات ترکیب می گردد . و بیشتر در اصطلاحات علمی و به معنی چهارتائی متداول است .

لغت نامه دهخدا

تترا. [ ت َ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زند و پازند تابستان را گویند که در مقابل زمستان است . (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). هزوارش «تترا» پهلوی همین تابستان . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).


تترا. [ ت ِ ] (اِ) خروس کولی ، بدنوس . (فرهنگ فرانسه به فارسی سعید نفیسی ) نوعی مرغ از خانوداه ٔ گالی ناسه که آن را بزبان عامیانه خروس کولی گویند. از پرندگان نسبةً بزرگ و قوی است با رنگی سیاه که سینه اش سبز زنگاری و شکمش سفید است . این مرغ در جنگلهای کوهستانی زندگی میکند و گوشت آن بسیار مطبوع است .
رجوع به خروس کولی شود.


تترا. [ ت ِ ] (یونانی ، پیشوند) مأخوذ از «تسارا» و «تتارا» ی یونانی بمعنی چهار و پیشاوندی است که با بسیاری از کلمات ترکیب میگردد و بیشتر در اصطلاحات علمی و بمعنی چهارتائی متداول است . چنانکه در شیمی برای نامگذاری ترکیبات چهارظرفیتی بکار میرود. مثلاً کربن که عنصری است چهارظرفیتی در ترکیب باکلر بصورت تتراکلرور کربن ظاهر میشود و در کلماتی چون «تتراکورد» بمعنی نوعی از چنگ های قدیم که دارای چهار سیم بود و «تتراداکتیل » چهارانگشتی و «تتراادر» چهاروجهی و «تتراسیلاب »، چهارسیلابی و «تتراپود» چهارپا و غیره آشکار میشود. رجوع به ترکیب های تترا شود.


تترا. [ ت َ ] ( هزوارش ، اِ ) بلغت زند و پازند تابستان را گویند که در مقابل زمستان است. ( برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). هزوارش «تترا» پهلوی همین تابستان. ( حاشیه برهان چ معین ).

تترا. [ ت ِ ] ( اِ ) خروس کولی ، بدنوس. ( فرهنگ فرانسه به فارسی سعید نفیسی ) نوعی مرغ از خانوداه گالی ناسه که آن را بزبان عامیانه خروس کولی گویند. از پرندگان نسبةً بزرگ و قوی است با رنگی سیاه که سینه اش سبز زنگاری و شکمش سفید است. این مرغ در جنگلهای کوهستانی زندگی میکند و گوشت آن بسیار مطبوع است.
رجوع به خروس کولی شود.

تترا. [ ت ِ ] ( یونانی ، پیشوند ) مأخوذ از «تسارا» و «تتارا» ی یونانی بمعنی چهار و پیشاوندی است که با بسیاری از کلمات ترکیب میگردد و بیشتر در اصطلاحات علمی و بمعنی چهارتائی متداول است. چنانکه در شیمی برای نامگذاری ترکیبات چهارظرفیتی بکار میرود. مثلاً کربن که عنصری است چهارظرفیتی در ترکیب باکلر بصورت تتراکلرور کربن ظاهر میشود و در کلماتی چون «تتراکورد» بمعنی نوعی از چنگ های قدیم که دارای چهار سیم بود و «تتراداکتیل » چهارانگشتی و «تتراادر» چهاروجهی و «تتراسیلاب »، چهارسیلابی و «تتراپود» چهارپا و غیره آشکار میشود. رجوع به ترکیب های تترا شود.

پیشنهاد کاربران

سلام فامیلی من تترا است به معنی ۴ یونانی من ایرانی هستم ولی پدربزرگم اهل باکو می باشد که زبانشان یونانی بوده.


کلمات دیگر: