کلمه جو
صفحه اصلی

زلف چلیپا

پیشنهاد کاربران

با سلام
در خصوص" زلف چلیپا" که عنوان شده واژه ای یافت نشد، توضیحی را تقدیم می کنم:
زلف چلیپا به مجاز گیسوی معطر، سیاه و بلند و مواج معشوق ( 1 ) و سلسله ی دام عاشق است. مظهر سیر و سلوک عارفانه است که عارف را از کثرت به وحدت جمال روی دوست هدایت می کند و پس از گذر از خم اندر خم شبانه ی آن، سالک را به روشنایی رخسار معشوق می رساند. زلف چلیپا در هنگام نماز، چون صلیب در اندیشه ی عاشق می وزد ( 2 ) تا چون ترسایان بر آن سجده برد ( 3 ) و عاقبت دل عاشق بر آن می آویزد تا دست از دو جهان وا دارد ( 4 ) . چلیپا در اسلام حکایت از چهار جهت اصلی است که در شمال آن فرشته زندگی، در جنوب فرشته مرگ، در غرب فرشته سرنوشت و در شرق فرشته منادی نگهبان اند. لذا زلف چلیپا، سرنوشت عاشق را بسته به تمایل معشوق رقم می زند.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
( 1 ) - دست در حلقه ی آن جعد چلیپا زده ام/ دل سودازده را سلسله بر پا زده ام / / خم زنجیر تو را بر دل شیدا زده ام
- چون به رخ چین سر زلف چلیپا فکنی/ سر آن بخت ندارد که تو در پا فکنی ( از فروغی بسطامی ) .
- سینه مفرِح شود، همدم ماوای تو / طبله گشاید اگر زلف چلیپای تو // شام و سحر دیده ام محو تماشای تو / این دل دریایییم غرق تمنای تو ( از مظفر جوینی ) .
( 2 ) - ای زلف چلیپای تو غارتگر دین ها / بسیار شود در سر کارش دل و دین ها ( از امیر خسرو دهلوی ) .
3 ( ) - ( بر سر مصحف رو زلف چلیپا داری؟ / تو پری چهره مگر دین مسیحا داری ( از سالم ) .
- هر کجا پای نهی فرق سر آنجا دارم / ور به آتشکده زلف تو چلیپا دارم ( سعدی ) .
( 4 ) - گر به مسجد روم ابروی تو محراب من است / ور به آتشکده زلف تو چلیپا دارم // سر من دار که چشم از همگان دردوزم / دست من گیر که دست از دو جهان وادارم ( از سعدی ) .
با احترام - دکتر مظفر جوینی


کلمات دیگر: