تاخت وتاز هجوم .
یورش حمله
یورش حمله
یرش . [ ی ِ رِ ] (ترکی ، اِ) از ترکی «یورش ». کره . بار. دفعه . مرتبه . نوبت . (یادداشت مؤلف ). || حرکت . حمله . هجوم . (حاصل مصدر از «یریماق » ترکی به معنی رفتن ).
یرش . [ ی ُ رِ ] (ترکی ، اِ) یورش . حمله . هجوم . تاخت .
- یرش بردن ؛حمله بردن . حمله کردن . (یادداشت مؤلف ).
|| کره . کرت . نوبت . بار. دفعه . مرتبه . (یادداشت مؤلف ).
خوراک – غذا
۱نوعی حرکت آرام و با تأنی اسب ۲یورش – حمله