کلمه جو
صفحه اصلی

ناکش

فرهنگ معین

(کَ یا کِ ) (اِ. ) مجرایی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت کند.

لغت نامه دهخدا

ناکش. [ ک ِ ] ( اِ مرکب ) سوراخی از دیوار که از آن رطوبت هوا شده بیرون رود. ( فرهنگ نظام ). مجرائی و روزنی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت هوا کند. سوراخی برای بیرون شدن عفونت چاه ِ مبرز و جز آن. راهی و منفذی که برای رفع و بیرون شدن بوی بد کنند مستراح را.

ناکش. [ ک َ / ک ِ ] ( ن مف مرکب ) ناکشیده. نکشیده. وزن ناکرده. وزن ناشده. متاعی وجنسی که آن را توزین نکرده باشند و نکشیده باشند.

ناکش . [ ک َ / ک ِ ] (ن مف مرکب ) ناکشیده . نکشیده . وزن ناکرده . وزن ناشده . متاعی وجنسی که آن را توزین نکرده باشند و نکشیده باشند.


ناکش . [ ک ِ ] (اِ مرکب ) سوراخی از دیوار که از آن رطوبت هوا شده بیرون رود. (فرهنگ نظام ). مجرائی و روزنی در دیوار بنا که هوا در آن جاری باشد و رفع رطوبت هوا کند. سوراخی برای بیرون شدن عفونت چاه ِ مبرز و جز آن . راهی و منفذی که برای رفع و بیرون شدن بوی بد کنند مستراح را.


گویش مازنی

/naakash/ نکشیده – وزن نکرده

نکشیده – وزن نکرده



کلمات دیگر: