نخشه. [ ن َ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) حجت. برهان. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). دلیل و استدلال. ( ناظم الاطباء ). برساخته دساتیر است.
نخشه
لغت نامه دهخدا
گویش مازنی
/naKheshe/ سیاه زخم - نوعی نفرین ۳خوره
۱سیاه زخم ۲نوعی نفرین ۳خوره
پیشنهاد کاربران
نخشه در گویش یزدی یعنی نقشه
کلمات دیگر: