(نَ) (ص .) 1 - فرومایه . 2 - نادان .
نخیز
فرهنگ معین
( ~ .) (اِ.) 1 - کمین . 2 - زمینی که در آن نهال بکارند تا بعد جابه جا کنند.
(نَ ) (ص . ) ۱ - فرومایه . ۲ - نادان .
( ~ . ) (اِ. ) ۱ - کمین . ۲ - زمینی که در آن نهال بکارند تا بعد جابه جا کنند.
( ~ . ) (اِ. ) ۱ - کمین . ۲ - زمینی که در آن نهال بکارند تا بعد جابه جا کنند.
لغت نامه دهخدا
نخیز. [ ن َ ] ( ص ) مردم فرومایه و کمینه. ( برهان قاطع ). پست. دون. ناکس. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) کمین. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نخیزگاه شود. || تخمدان و قلمه زار. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) درشت. گنده. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
۱. کمینگاه؛ نخیزگاه.
۲. تخمدان.
۳. جایی که در آن نهال کاشته باشند که بعد جابه‌جا کنند.
۱. کمینگاه، نخیزگاه.
۲. تخمدان.
۳. جایی که در آن نهال کاشته باشند که بعد جابه جا کنند.
ناکس، خسیس و فرومایه، پست.
۲. تخمدان.
۳. جایی که در آن نهال کاشته باشند که بعد جابه جا کنند.
ناکس، خسیس و فرومایه، پست.
ناکس؛ خسیس و فرومایه؛ پست.
واژه نامه بختیاریکا
بدخواه
کلمات دیگر: