کلمه جو
صفحه اصلی

یر

فارسی به انگلیسی

kitty, pool or stake, pool

kitty, pool, stake


فرهنگ فارسی

از اتباع شر است هذا الشر و الیر

لغت نامه دهخدا

یر. [ ی َرر ] ( ع اِ، از اتباع ) از اتباع شر است : هذا الشر والیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

حرف (Ъъ) دوازدهمین حرف از الفبای سیریلیک است که هیچ صدایی ندارد و به آن نشانه سخت (твёрдый знак ) می گویند. این حرف هرگز در آغاز واژه به کار برده نمی شود و هر گاه در کنار یکی از حروف بی صدا قرار بگیرد، نوعی تأکید بر روی آن ایجاد می کند.
الفبای سیریلیک
ویکی پدیای انگلیسی

این سمت رودخانه یانهر


آسیاب


دانشنامه آزاد فارسی

یِر (Hyeres)
نمایی از شهر پر
شهری در کوت دازور، در ولایت وار، در جنوب فرانسه، با ۵۰,۱۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۰). دارای آب و هوایی معتدل و تفرجگاه زمستانی است. روغن زیتون تولید و بنفشه، توت فرنگی، و سبزیجات صادر می کند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَمْ یَرَ: ندیده و نمی بیند
ریشه کلمه:
رئی (۳۲۸ بار)

گویش مازنی

/yar/ نزدیک & این ور – این سو – این سمت - این سوی رودخانه & آن سو – آن سمت - آن سوی رودخانه

نزدیک


۱این ور – این سو – این سمت ۲این سوی رودخانه


۱آن سو – آن سمت ۲آن سوی رودخانه


پیشنهاد کاربران

سلام. . با احترام به شما استادعزیزوبزرگانی بی مانند همچون دهخدا. . در منطقه ما تمامی کلمات ومعنای آنها متاسفانه مکتوب نشده وسینه به سینه تا این زمان رسیده است . یر به معنی باطن وضمیر درونی انسان معناشده مثل جلایر. . . سپاسگزارزحمات شماهستم

دید

یر= در گویش ترکی منطقه قشلاق چرخلو به زمین و جا{ یر } گفته میشود

زیر در زبان ملکی گالی بشکرد

مساوی، برابر، هم اندازه، همانند


کلمات دیگر: