نکاح کردن دو مرد خواهر همدیگر را .
تجاب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تجاب. [ ت ِ ] ( ع اِ ) ج ِ تجابة. سنگریزه های سیم که یکبار گداخته باشند وهنوز سیم در آن باقی باشد. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
تجاب. [ ت َ جاب ب ] ( ع مص ) نکاح کردن دو مرد خواهر یکدیگر را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
تجاب. [ ت َ جاب ب ] ( ع مص ) نکاح کردن دو مرد خواهر یکدیگر را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
تجاب . [ ت َ جاب ب ] (ع مص ) نکاح کردن دو مرد خواهر یکدیگر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تجاب . [ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ تجابة. سنگریزه های سیم که یکبار گداخته باشند وهنوز سیم در آن باقی باشد. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: