مشاهدۀ مستقیم سطح محوطههای باستانی ازطریق پیادهروی در فضاهایی با فاصلۀ منظم برای گردآوری سامانمند دادههای باستانشناختی سطح محوطهها
بررسی پیمایشی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{foot survey, pedestrian survey, fieldwalking} [باستان شناسی] مشاهدۀ مستقیم سطح محوطه های باستانی ازطریق پیاده روی در فضاهایی با فاصلۀ منظم برای گردآوری سامانمند داده های باستان شناختی سطح محوطه ها
کلمات دیگر: