ذوب کردن یخ و برفک تشکیلشده بر روی قسمت سردکنندۀ یخزنها
برفک زدایی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{defrosting} [علوم و فنّاوری غذا] ذوب کردن یخ و برفک تشکیل شده بر روی قسمت سردکنندۀ یخ زن ها
کلمات دیگر:
ذوب کردن یخ و برفک تشکیلشده بر روی قسمت سردکنندۀ یخزنها