کلمه جو
صفحه اصلی

برف کوری

مترادف و متضاد

snow-blindness (اسم)
برف کور، برف کوری

snow-blind (صفت)
برف کور، برف کوری

فرهنگ فارسی

اختلال دردناک قرنیۀ چشم به علت قرار گرفتن بیش‌ازحد در معرض نور فرابنفشی که از برف بازتابیده می‌شود


دانشنامه عمومی

برف کوری (Photokeratitis) اختلال دردناک قرنیهٔ چشم به علت قرار گرفتن بیش ازحد در معرض نور فرابنفشی است که از برف بازتابیده می شود. به برف کوری، نورزدگی هم گفته اند.
Wikipedia contributors, "Photokeratitis," Wikipedia, The Free Encyclopedia, (accessed February 11, 2013).
Axenfeld/Pau: Lehrbuch und Atlas der Augenheilkunde. Unter Mitarbeit von R. Sachsenweger u. a. , Stuttgart: Gustav Fischer Verlag, 1980, ISBN 3-437-00255-4
در این بیماری، آفتاب سوختگی قرنیه باعث می شود تاول های کوچک بر روی سطح قرنیه تشکیل می شود. علامت این بیماری دردناک بودن چشم و نیز از دست دادن قدرت بینایی به طور موقت است. علائم برف کوری عبارتند از: درد – تورم – تاول – التهاب چشم – ریزش اشک – ترس از نور. کسانی که سابقه پیوند قرنیه دارند، در صعود دچار نورزدگی شدیدتری می شوند.
اثر پرتوهای خورشید روی قرنیه چشم باعث وارد شدن صدمه به سلول های سطحی قرنیه چشم می شود. همچنین اشعه فرابنفش باعث سردرد و بروز میگرن و تشدید درد آن بعد از ۴ تا ۱۰ ساعت می شود. عارضه برف کوری می تواند منجر به کوری موقت شود. البته با استراحت دادن به چشم این حالت بعد از ۲۴ ساعت برطرف می شود. پوشاندن چشم و پانسمان آن و استراحت دادن به چشم، حداقل به مدت ۶ تا ۸ ساعت به این روند کمک می کند.
استفاده از عینک آفتابی می تواند به جلوگیری از برف کوری کمک کند و عدم استفاده از عینک دودی مناسب در کوه ممکن است باعث برف کوری شود. بهتر است عینک از کنارها نیز دارای پوشش مناسب برای جلوگیری از نفوذ بیشتر اشعه فرابنفش به چشم ها باشد. اصطلاحاً عینک دوربسته باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

بَرْفْ کوری (snow blindness)
درد قرنیۀ چشم، به علت تابش پرتوهای فرابنفشِ منعکس شده از سطح برف. این حالت پس از حدود یک روز دوری از نور شدید برطرف می شود. استفاده از عینک آفتابی از ایجاد برف کوری پیش گیری می کند.

فرهنگستان زبان و ادب

{snow blindness, nivialis ophtalmia} [پزشکی، علوم جَوّ] اختلال دردناک قرنیۀ چشم به علت قرار گرفتن بیش ازحد در معرض نور فرابنفشی که از برف بازتابیده می شود


کلمات دیگر: