کلمه جو
صفحه اصلی

برف کهنه

فرهنگ فارسی

برف انباشته‌ای که شکل بلورین اولیۀ آن قابل تشخیص نباشد


فرهنگستان زبان و ادب

{old snow} [علوم جَوّ] برف انباشته ای که شکل بلورین اولیۀ آن قابل تشخیص نباشد


کلمات دیگر: