کلمه جو
صفحه اصلی

حرین

فرهنگ فارسی

ده از دهستان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان

لغت نامه دهخدا

حرین . [ ح ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 31 هزارگزی خاور دیزگران و چهار هزارگزی جنوب شاهپورآباد. کوهستانی و سردسیر است . 395 تن سکنه ٔ شیعه ، کردی دارد. آب آن از زه آب رودخانه ٔ محلی تأمین می شود و محصول آنجا غلات ، حبوبات ، لبنیات ، توتون ، قلمستان ، مختصر میوه جات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


حرین . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) نامی است از نامهای مردان عرب .


حرین . [ ح ُرْرَ ] (اِخ ) شهری است نزدیک آمِد. (معجم البلدان ).


حرین. [ ح ُ رَ ] ( اِخ ) نامی است از نامهای مردان عرب.

حرین. [ ح ُرْرَ ] ( اِخ ) شهری است نزدیک آمِد. ( معجم البلدان ).

حرین. [ ح ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 31 هزارگزی خاور دیزگران و چهار هزارگزی جنوب شاهپورآباد. کوهستانی و سردسیر است. 395 تن سکنه شیعه ، کردی دارد. آب آن از زه آب رودخانه محلی تأمین می شود و محصول آنجا غلات ، حبوبات ، لبنیات ، توتون ، قلمستان ، مختصر میوه جات و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

حرین، روستایی از توابع بخش دینور شهرستان صحنه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان حر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۲۹ نفر (۵۲خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: