کلمه جو
صفحه اصلی

نجث

لغت نامه دهخدا

نجث. [ ن َ ] ( ع مص ) بازکاویدن و تفتیش کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جستجو کردن از چیزی. ( از اقرب الموارد ). || بر بدی و گمراهی ورغلانیدن قوم را و فریاد خواستن از ایشان. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). فریاد خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ).

نجث. [ ن ُ ج ُ / ن ُ ] ( ع اِ ) زره. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). درع. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || غلاف دل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسما ). غلاف قلب. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || سرای مرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خانه مرد. ( اقرب الموارد ). ج ، انجاث.

نجث. [ ن َ ج ِ ] ( ع ص ) بازکاونده. جوینده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). آنکه تتبع در اخبار کند و استخراج کند اخبار را. ( از المنجد ).

نجث . [ ن َ ] (ع مص ) بازکاویدن و تفتیش کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جستجو کردن از چیزی . (از اقرب الموارد). || بر بدی و گمراهی ورغلانیدن قوم را و فریاد خواستن از ایشان . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). فریاد خواستن . (تاج المصادر بیهقی ).


نجث . [ ن َ ج ِ ] (ع ص ) بازکاونده . جوینده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه تتبع در اخبار کند و استخراج کند اخبار را. (از المنجد).


نجث . [ ن ُ ج ُ / ن ُ ] (ع اِ) زره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). درع . (اقرب الموارد) (المنجد). || غلاف دل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسما). غلاف قلب . (اقرب الموارد) (المنجد). || سرای مرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خانه ٔ مرد. (اقرب الموارد). ج ، انجاث .



کلمات دیگر: