کلمه جو
صفحه اصلی

گلوئیه

لغت نامه دهخدا

گلوئیه. [ گ َئی ی َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان اسفندقه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در 79000گزی جنوب ساردوئیه و 10000گزی خاور راه فرعی بافت به جیرفت. دارای 25 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گلوئیه. [ گ َ ئی ی َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیاه کوه بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 97000گزی جنوب بافت ، سر راه مالرو کوشک به ده سرد. هوای آن سرد و دارای 15 تن سکنه است. مزرعه ده نو جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گلوئیه . [ گ َ ئی ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیاه کوه بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 97000گزی جنوب بافت ، سر راه مالرو کوشک به ده سرد. هوای آن سرد و دارای 15 تن سکنه است . مزرعه ٔ ده نو جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


گلوئیه . [ گ َئی ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان اسفندقه ٔ بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت واقع در 79000گزی جنوب ساردوئیه و 10000گزی خاور راه فرعی بافت به جیرفت . دارای 25 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


دانشنامه عمومی

گلوییه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان جیرفت در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان اسفندقه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۷ نفر (۱۰خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: