کلمه جو
صفحه اصلی

گلوکان

لغت نامه دهخدا

گلوکان. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش نصرت آباد شهرستان زاهدان واقع در 92000گزی جنوب خاوری نصرت آباد و 15000گزی شمال راه فرعی بم به خاش. هوای آن گرم و دارای 100 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

گلوکان (انگلیسی: Glucan) ملکولی چندقندی متشکل از مونومرهای D- گلوکز است که توسط پیوند گلیکوزیدی به هم متصل هستند.
دکستران
نشاسته فلوریدی
گلیکوژن
پولولان
نشاسته
بسیاری از بتا-گلوکان ها از لحاظ پزشکی حاوی اهمیت اند. مثلاً بتاگلوکان دیوارهٔ قارچ ها، هدف دارویی برای اکینوکاندین ها هستند.


کلمات دیگر: