کلمه جو
صفحه اصلی

نثله

لغت نامه دهخدا

( نثلة ) نثلة. [ ن َ ل َ ] ( ع اِ ) گو میان دو بروت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گودی میان دو بروت. ( ناظم الاطباء ). جویک لب.( دستور اللغة ). نقره میان شاربین. ( از اقرب الموارد ). || زره ، یا زره فراخ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || یکی نثل. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نثل شود.

نثلة. [ ن َ ل َ ] (ع اِ) گو میان دو بروت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گودی میان دو بروت . (ناظم الاطباء). جویک لب .(دستور اللغة). نقره ٔ میان شاربین . (از اقرب الموارد). || زره ، یا زره فراخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یکی نثل . (از اقرب الموارد). رجوع به نثل شود.



کلمات دیگر: