کلمه جو
صفحه اصلی

کردیه

لغت نامه دهخدا

کردیه. [ ک ُ ی َ ] ( اِخ ) نام خواهر بهرام چوبین است اما صحیح این کلمه گردیه است. ( یادداشت مؤلف ). در مجمل التواریخ و القصص ص 78 و 79 کردیه آمده و ملک الشعرای بهار صحیح آن را کردویه دانسته است. رجوع به کردویه ، گردیه و مجمل التواریخ ص 78 و 79 شود.

کردیه. [ ] ( اِخ ) از طسوج قاسان است. ( تاریخ قم ص 114 ).

کردیه . [ ] (اِخ ) از طسوج قاسان است . (تاریخ قم ص 114).


کردیه . [ ک ُ ی َ ] (اِخ ) نام خواهر بهرام چوبین است اما صحیح این کلمه گردیه است . (یادداشت مؤلف ). در مجمل التواریخ و القصص ص 78 و 79 کردیه آمده و ملک الشعرای بهار صحیح آن را کردویه دانسته است . رجوع به کردویه ، گردیه و مجمل التواریخ ص 78 و 79 شود.



کلمات دیگر: