کلمه جو
صفحه اصلی

کردل

لغت نامه دهخدا

کردل. [ ] ( اِخ ) قریه ای است چهارفرسنگی میانه مغرب و جنوب نیم ده. ( فارسنامه ناصری ).


کلمات دیگر: