ایباء. ( ع مص ) ائباء. بیماری ناک گردیدن زمین. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || به انگشت اشاره نمودن از پیش. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).مقابل ایماء که اشاره کردن از پس است تا پس ماند. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ناگوار شدن شیر بچه را، مأخوذ از وبا. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به ائباء شود.
ایباء
لغت نامه دهخدا
ائباء. [ اِءْ ] ( ع مص ) رجوع به ایباء شود.
کلمات دیگر: