کلمه جو
صفحه اصلی

زوله

فرهنگ فارسی

در همدان صابونیه را گویند به لغت جرجان فو .

لغت نامه دهخدا

زولة. [ زَ ل َ ] (ع ص ) مؤنث زول . (منتهی الارب ). زن سبک چالاک ظریف و زیرک که شگفتی ها نماید به ظرافت . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، زولات . (ناظم الاطباء). || العجیبة و منه : شتوة زولة؛ شگفتی آور در سردی و شدت آن . (از اقرب الموارد).


( زولة ) زولة. [ زَ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث زول. ( منتهی الارب ). زن سبک چالاک ظریف و زیرک که شگفتی ها نماید به ظرافت. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ، زولات. ( ناظم الاطباء ). || العجیبة و منه : شتوة زولة؛ شگفتی آور در سردی و شدت آن. ( از اقرب الموارد ).
زوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) تازیانه و شلاق و قمچی. ( ناظم الاطباء ).

زوله. [ ل َ/ ل ِ ] ( اِ ) در همدان صابونیه را گویند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). فو. ( ذخیره خوارزمشاهی ) ( یادداشت ایضاً ). به لغت جرجان فو است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

زوله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) تازیانه و شلاق و قمچی . (ناظم الاطباء).


زوله . [ ل َ/ ل ِ ] (اِ) در همدان صابونیه را گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). فو. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (یادداشت ایضاً). به لغت جرجان فو است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).


دانشنامه عمومی

زوله ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
زوله (دالاهو)
زوله (کوهدشت)

نام یکی از ایلات قدیمی کرد در استان کرمانشاه می باشد. دراستان کرمانشاه 14 ایل و یک طایفه مستقل وجود دارد:ایل کلهر، سنجابی، قلخانی ، بان زرده ، کرند ، گوران ، جاف ، ثلاث باباجانی ، پایروند و طایفه مستقل عثمانوند و ایلات جمهور، ترکاشوند ، زوله و زنگنه و بالاوند زردلان که به خارج از استان کوچ می کنند . یکی از ایل های ناشناخته استان کرمانشاه ایل زوله می باشد و کمتر از سایر ایل ها و طوایف استان مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و شاید بتوان گفت که در این باره کاری صورت نگرفته است. وجه تسمیه:«زوله»(zulæ) که منشاء اصلی هسته های اولیه طایفه آنها، شهرزول یا به روایتی شهر زول بوده است و به همراهی ایل زنگه به این سو آمده اند. این ایل خود را از بازماندگان «زو» فرزند طهماسب و از تخمه فریدون می داند(ترجمه تاریخ طبری، صص46-45) . «زو» که در اوستا به صورت «uzava» آمده است به معنی یاری کننده می باشد؛ «له» در اصطلاح محلی پسوند تحبیب و در بعضی موارد تصغیر است چون روزگار حکمرانی (زو) ایام عدل و داد و صلح ایران و توران و اقدام آرش کمانگیر بوده است. مراتع ییلاقی عشایر ایل زوله در مناطقی همچون صحنه، کنگاور، سنقر و ... است. تعدادی از طوایف این ایل ناشناخته، مدتی از سال را در مراتع گرمسیری خود در شهرهای همچون مهران، دهلران و شهرستان ایوان غرب واقع در استان ایلام سپری می کنند. مردمان ایل، به گویش لکی که یکی از گویش های زبان کردی است صحبت می کنند. یکی از مردان عشایری طایفه شه نظر، اظهار داشت که مرتع گرمسیری ما در منطقه سومار واقع شده و در گذشته که کوچ به صورت سنتی بود حدود 40 الی 50 روز طول می کشید تا به مراتع گرمسیری خود در سومار وارد شویم. اما امروزه با کمک وسایل موتوری در عرض چند ساعت وسایل زندگی و دام های خود را به این مراتع منتقل می کنیم. زمان تعیین شده جهت ورود عشایر زوله به مراتع گرمسیر خود در منطقه سومار از 16 آذر می باشد و آنها بعد از تاریخ13 فروردین می بایست اقدام به کوچ کنند. مسیر حرکت تعدادی از تیره های ایل زوله از ییلاق(صحنه و کنگاور) به گرمسیر(سومار) عبارتست از:کوه امروله(æmrulæ) - صحنه - کرمانشاه - شاه آباد – قلاجه(qlājæ) – چه م ایوان(čæm) - سومار و دشت بان میل (bānmil)و کره پو(kæræpu)


نام یکی از ایلات قدیمی کرد در استان کرمانشاه میباشد. وجه تسمیه:«زوله»(zulæ) که منشاء اصلی هسته های اولیه طایفه آنها، شهرزول یا به روایتی شهر زول بوده است ایل زوله به بخشهای کوچکتری تقسیم شده که عبارتند از زنگنه{کرم الهی}خالوندی{خالوندی}یوسفی میاخ{میاخ.کله پا نادری.کلوندی}شه نظر{لرستانی.همه ویس.میره بگ.مقصودی.زنگنه. مولایی .کل کل رحیمی} این ایل خود را از بازماندگان «زو» فرزند طهماسب و از تخمه فریدون می داند {تاریخ طبری، صص46-45} در اصطلاح زوله یعنی صاحب کرامت، بزرگی، شرافت و عزت می باشد.


گویش مازنی

/zoole/ گیاهی است خاردار

گیاهی است خاردار


پیشنهاد کاربران

طایفه زوله ایل لک قوم بزرگ لر آریایی

بر اساس پیمان نامه اتحاد سه لر نوشته
شده توسط کریم خان زند
سلسله زند در شیراز تاسیس شد
1 - کریم خان زند طایفه زند ایل لر لک ملایر
2 - ابوالفتح خان لر بختیاری حاکم اصفهان
3 - علیمردان خان لر بختیاری لرستان

معنی کرد::رمه گردان. عشایر
کردین ::لباس نمدی چوپانان لر بختیاری و
مردم برای جلوگیری از سرما

معنی شهرکرد::شهری که در آن کردین درست می کردند

شهر باختران::. باختیاران. بختیاری

ایل لر کرمانج
کرمانشاه ::کرمانجاه

ایل بزرگ حسنکیفا لر بختیاروند
طوایف::
شوهان
بجنوی *بجنوردی *
آسترکی
کشکی*کی اشکی*
جلکی
مهرانی
محلبی
کردلی بزرگ
کردلی کوچک
خندقی
شقاقی ( شاقی. شاکی. شکاکی )
. .
. .
. .
منطقه حسن کیف مازندران
شهر کلاردشت مازندران
تیره کلار حسنکیفا لر بختیاروند
کوه کلار بختیاری
تیره کلوری حسنکیفا *کلهری*
تیره زافر حسنکیفا بهادروند ( جعفر. زفر ) *بهداروند. بختیاروند *
طایفه زفرانلو حسنانلو بهادرلو
شهر جلکان بختیاروند
ایل زلکی لر بختیاری
ایل لر لک
طایفه سرلک
ایل سالک بختیاروند
ایل اولکی*الکی*بختیاری
طایفه کشکی بختیاروند
طایفه شاکی بختیاروند
تیره کشکی طایفه بابا احمدی ایل دورکی لر بختیاری
( کشککی احمدی )
طایفه بلیوند*بالاوند*لر بختیاروند
طایفه مال احمدی ایل منجزی بهاروند
تیره مصطفی وند. . کلاوند چرمی. . .
طایفه مال احمدی لر فارس
طایفه مال احمدی لر فشارد

تیره مصطفی وند طایفه احمدوند شیرازی

تیره بختیاروند طایفه زنگنه

طایفه زنگنه. کرد زنگنه لر بختیاری

ایل شبانکاره لر گوران حسنکیفا بوشهر

ایل کی لر ( کلهر. کی لهراسب کیانی جد داریوش هخامنشی )
طایفه شهرکی ایل لر ممسنی
طایفه سنجابی ایل لر ممسنی

من یک لک ایرانی هستم
زبان لکی هویت من است

ایل زوله قلب لکستان است
ایل زوله ایلی به پهنای ایران زمین

پراکندگی ایل زوله کرمانشاه لرستان ایلام و بخشهایی از کشور عراق است

هربژی ایل فره کَلِنگ زوله

جداکننده دوزمین کشاورزی به زبان سبزواری


کلمات دیگر: