نام شهریست در اندلس در مشرق قرطبه
سرته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( سرتة ) سرتة. [ س ُ ت َ ] ( اِخ ) نام شهری است در اندلس در مشرق قرطبه. ( منتهی الارب ) ( معجم البلدان ).
سرته. [ س َ ت َه ْ ] ( ق مرکب ، اِ مرکب ) سر و ته. اول و آخر. بالا و پائین : همه سرته یک کرباسند؛ همه مانند یکدیگرند. همه از یک جنسند. همه مثل هم اند.
سرته. [ س َ ت َه ْ ] ( ق مرکب ، اِ مرکب ) سر و ته. اول و آخر. بالا و پائین : همه سرته یک کرباسند؛ همه مانند یکدیگرند. همه از یک جنسند. همه مثل هم اند.
سرته . [ س َ ت َه ْ ] (ق مرکب ، اِ مرکب ) سر و ته . اول و آخر. بالا و پائین : همه سرته یک کرباسند؛ همه مانند یکدیگرند. همه از یک جنسند. همه مثل هم اند.
سرتة. [ س ُ ت َ ] (اِخ ) نام شهری است در اندلس در مشرق قرطبه . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
دانشنامه عمومی
سرته (به اسپانیایی: Cereté) یک سکونتگاه مسکونی در کلمبیا است که در بخش کوردوبا واقع شده است.
فهرست شهرهای کلمبیا
سرته ۳۵۲ کیلومترمربع مساحت و ۵۸٬۹۲۵ نفر جمعیت دارد و ۱۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای کلمبیا
سرته ۳۵۲ کیلومترمربع مساحت و ۵۸٬۹۲۵ نفر جمعیت دارد و ۱۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: سرته
گویش مازنی
/sar ta/ وارونه – واژگونه
وارونه – واژگونه
پیشنهاد کاربران
در گویش تاتی سُرتَه =نردبان
کلمات دیگر: