کلمه جو
صفحه اصلی

سربرج

فارسی به انگلیسی

spire


لغت نامه دهخدا

سربرج. [ س َ ب ُ ] ( اِخ ) ده بخش بردسکن شهرستان کاشمر. سکنه آن 185 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات ، میوه ، گردو. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

سربرج ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سربرج (بردسکن)
سربرج (مشهد)

گویش مازنی

/sar berej/ سر ریز شدن مایعات در اثر جوشیدن

سر ریز شدن مایعات در اثر جوشیدن



کلمات دیگر: